به گزارش همدان پرس؛ ایسنا نوشت: «بشار اسد» رئیسجمهور سابق سوریه که با مسلطشدن مخالفان مسلح بر دمشق با سرکردگی «هیئت تحریر الشام» از حکومت برکنار شد و به مسکو رفت، با انتشار بیانیهای در کانال تلگرامی ریاستجمهوری سوریه اعلام کرد که تا آخرین لحظات در سوریه باقی مانده و تا روز یکشنبه، هشتم دسامبر (۱۸ آذر) این کشور را ترک نکرده بود.
او در این بیانیه نوشت: «من به پایگاه حمیمیم نقل مکان کردم تا از آنجا به کار خود ادامه دهم، اما با سقوط آخرین مواضع ارتش، مسکو از رهبری پایگاه خواست که بلافاصله در عصر روز هشتم دسامبر به مسکو برویم.»
اسد همچنین گفت اکنون سوریه در کنترل «تروریستها» قرار دارد.
با گسترش تروریسم در سراسر سوریه که در نهایت در شامگاه شنبه، هفتم دسامبر ۲۰۲۴ به دمشق رسید، سؤالاتی درباره سرنوشت و محل اقامت رئیسجمهور مطرح شد. این امر در میان سیلی از اطلاعات غلط و روایتهایی اتفاق افتاد که کاملاً از حقیقت فاصله داشتند، روایتهایی که هدفشان نمایاندن تروریسم بینالمللی بهعنوان یک جریان انقلابی آزادیبخش برای سوریه بود.
در این مقطع حساس در تاریخ کشور که حقیقت باید در اولویت قرار گیرد، ضروری است که به این تحریفها پرداخته شود. متأسفانه، شرایط موجود در آن زمان، از جمله قطع کامل ارتباطات به دلایل امنیتی، انتشار این بیانیه را به تأخیر انداخت. این (بیانیه) جایگزین یک شرح کامل از وقایعی که رخ داد نخواهد شد و این جزئیات در فرصت مناسب ارائه خواهند شد.
نخست اینکه خروج من از سوریه نه برنامهریزیشده بود و نه - آنطور که برخی ادعا کردهاند - در ساعات پایانی نبردها رخ داد. برعکس، من در دمشق باقی ماندم و وظایف خود را تا ساعات اولیه صبح یکشنبه، ۸ دسامبر ۲۰۲۴ انجام دادم. با نفوذ نیروهای تروریستی به دمشق، من با هماهنگی با متحدان روسیمان، به لاذقیه (پایگاه حمیمیم) منتقل شدم تا بر عملیات رزمی نظارت کنم.
با رسیدن به پایگاه هوایی حمیمیم در آن صبح، مشخص شد که نیروهای ما بهطور کامل از تمامی خطوط نبرد عقبنشینی کردهاند و آخرین مواضع ارتش هم سقوط کرده است. با وخامت بیشتر اوضاع در میدان، خود پایگاه نظامی روسیه نیز تحت حملات شدید پهپادی قرار گرفت.
از آنجا که هیچ راهی برای خروج از پایگاه وجود نداشت، مسکو درخواست کرد که فرماندهی پایگاه تخلیه فوری به روسیه را برای شامگاه یکشنبه، هشتم دسامبر ترتیب دهد. این اتفاق یک روز پس از سقوط دمشق و در پی فروپاشی نهایی مواضع نظامی و فلج شدن همه نهادهای دولتی باقیمانده رخ داد.
در هیچ مرحلهای از این وقایع به استعفا یا پناه بردن فکر نکردم و چنین پیشنهادی نیز از سوی هیچ فرد یا گروهی ارائه نشد. تنها اقدام ممکن، ادامه مبارزه با تهاجم تروریستها بود.
من تأکید میکنم آن فردی که از نخستین روز جنگ، از معامله بر سر نجات کشورش برای منافع شخصی خودداری کرد و حاضر نشد مردمش را در برابر پیشنهادها و تطمیعهای متعدد به خطر بیندازد، این فرد همان کسی است که تنها چند متر دورتر از تروریستها در خطرناکترین و شدیدترین میدانهای نبرد، در کنار افسران و سربازان ارتش در خطوط مقدم ایستاد.
او همان کسی است که در تاریکترین سالهای جنگ، کشور را ترک نکرد، بلکه همراه با خانوادهاش در کنار مردمش ماند و در برابر تروریسم در شرایط بمباران و تهدیدهای مکرر نفوذ تروریستها به پایتخت در طول چهارده سال جنگ، مقاومت کرد.
علاوه بر این، کسی که هرگز مقاومت فلسطین و لبنان را رها نکرده و به متحدانی که در کنار او ایستاده بودند خیانت نکرده است، نمیتواند مردم خود را رها کرده یا به ارتش و ملتی که به آن تعلق دارد، خیانت کند.
من هرگز به دنبال جایگاه برای منافع شخصی نبودهام، بلکه همواره خود را حافظ یک پروژه ملی دانستهام، پروژهای که مردم سوریه به چشمانداز آن ایمان و باور داشتند.