حلول سال 1403 هجری شمسی بر شما مبارک
 
 درباره ما | تماس با ما | تعرفه آگهی | شناسنامه | پیوندها | خبرنامه | آرشیو | نظرسنجی | ارسال مطالب | RSS
 
 صفحه نخست | فرهنگ | مجلس | ورزش | حماسه | عکس | شهر و شورا
کد مطلب:  554تاریخ انتشار:  17 دی 1398 - 23:22
نسخه چاپی
ارسال به دوستان

 معشوقه به سامان شد

مهرداد حمزه*
به گزارش همدان پرس؛ خبر آنقدر سهمگین بود که تمام ایران و ایرانیان را در شوک فرو برد. سردار ملی ایران، مردی که بر قلب‌ها حکومت می‌کرد، حاج قاسم سلیمانی به دست آمریکا ترور شد! مردم در بهت نبود حاج قاسم انگار برادر بزرگ خویش را از دست داده‌اند ودر این غم بزرگ یکپارچه سیاه‌پوش شدند و اشک ریختند و سوختند.

آری، حاج قاسم سی سال پس از پایان جنگ تحمیلی به جمع یاران شهیدش پیوست و رفت تا دنیا را مبهوت رفتنش کند.

او که در وصیت‌نامه‌اش خود را "سرباز" خطاب می‌کند، فراتر از یک ژنرال نظامی بود. شبیه او در دنیا کم بوده و هست. با  ارنستو چه‌گوارا، احمدشاه مسعود، مهدی چمران و عماد مغنیه و همه چریک‌هایی که در راه وطن کشته شدند و قهرمان ملی نام گرفتند شباهت‌هایی داشته اما به جرات می‌توان گفت برخی ویژگی‌های حاج قاسم منحصر به فرد بوده و او را از دیگران متمایز می‌کند.

حاج قاسم، سردار روزهای سخت در کنار جنگیدن و دفاع از میهن، روحیات خاصی داشت که سبب می‌شد ستاره اقبال او در تمام گروه‌های مردمی فارغ از نگاه سیاسی و قومی و مذهبی خوش بدرخشد و بی‌تردید او در این زمینه بی‌همتاست.

شییع باشکوه حاج قاسم در شهرهای مختلف عراق و ایران گواه این مدعاست. او را می‌توان چریک شاعر نامید. شعر نمی‌گفت اما گاه روحش آنقدر لطیف می‌شد که در قنوت نماز گلبرگ گلی را از کودکی هدیه می‌گرفت! به قول سهراب سپهری: «در نمازم جریان دارد ماه...»

او عاشق بود. عاشق خدا، مردم و میهنش. با خدای خویش متواضع، با مردم مهربان و برای میهنش فداکار. گویی سر بر شانه خدا گذاشته و خداوند چنان قصه عشق را در گوشش نجوا کرده که لبریز از عشق شده است.

در دنیا کمتر نظامی را می‌توان با این همه لطافت روح پیدا کرد. مردی که به هنگام جنگ صلابتش ستودنی بود و به گاه ترنم باران، لبخندش به‌یادماندنی.

او یک فرمانده تمام‌عیار بود. قطعا شاهنامه را خوانده بود.تاریخ مبارزات مردان بزرگ ایران و اسلام را ورق زده بود وگرنه نمی‌توان از سورنا تا آرش کمانگیر تا رستم و سهراب و سیاوش تا مالک‌اشتر و سلمان فارسی و ابوذر و حر و حبیب بن مظاهر و... هر کدام نشانی در خود داشته باشد.

حاج‌قاسم در کنار آنکه یک فرمانده نظامی تمام‌عیار بود اهل گفت‌وگو نیز بود. او سیاست را خوب می‌فهمید اما از دعوای سیاسی پرهیز داشت و خوب می‌دانست توسعه یک جامعه تنها یک‌جانبه رخ نخواهد داد. در زیرکی و باهوشی و مداومت در کار می‌توان او را شبیه امیرکبیر دانست.

او و امیرکبیر هر دو دل در گرو پیشرفت و توسعه ایران داشتند. در کنار همه این ویژگی‌ها نمی‌توان به راحتی از چشمان و نگاه نافذش عبور کرد. به‌وقت خشم با دشمن چشمانش چنان ابهتی داشت که ترس بر اندام همه می‌افکند و به هنگام مهربانی، چشمایش خلاصه تمام خوبی‌ها بود.

حاج قاسم را به واقع می‌توان تمثیل زیبایی از اشرف مخلوقات دانست که نظرکرده خداوند بود و شاید تا سال‌های سال دیگر تکرار نشود.

او به انسان می‌اندیشید و تبلور انسانی که در اندیشه او جای می‌گرفت خودش بود، مردی به گاه جنگ مستحکم، به وقت قرار گرفتن در برابر مردم آرام و مهربان و به هنگام گفت‌وگو با خدا گریان و فروتن.

او سال‌ها با ارتجاع وخشونت جنگید و در این راه شهید شد تا حتی شهادتش عشق و‌ انسانیت را معنای دیگری بخشد.

داستان حاج قاسم ما چقدر شبیه قصه سیاوش شاهنامه است آنجا که فردوسی در وصف کشتن سیاوش می‌گوید: همي‌رفت در طشت خون از برش جدا كرد از سرو سيمين سرش و چه زیبا گفت فردوسی در وصف قاتلان شهید قهرمان ما که: پس از مردنت دوزخ آيين بود كه تا زنده‌ای بر تو نفرين بود

این خون حاج قاسم بود که خون همه را به خروش درآورد و ملت را به خیابان‌ها کشاند تا در مرگ قهرمان زمانه خود، جامه چاک کنند و فریاد وامظلوما سر دهند.

آری، ایران این بار نیز چون تاریخ سراسر پر افتخار خود سربازی دیگر را از دست داد اما نام و یاد این سرباز بزرگ همواره در ذهن‌ها باقی خواهد ماند.

حاج قاسم به آرزوی دیرینه خود رسید و به قول مولانا معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا! و ما ماندیم حسرت روزهایی که بودنش برای همه آرامش‌بخش بود.

او رفت. اما حتی رفتنش هم پرخیر و برکت بود. یک وحدت ملی در ایران رخ داد و همه فارغ از تمام اختلافاتی که داشتند آمدند تا ارادت خود به یکی از بهترین اشرف مخلوقات را نشان دهند.

حاج قاسم دریا شد چرا که سال‌ها برای این دریا شدن پیوسته روان بود و ایستادگی کرد و مردم ایران به احترام این مرد بزرگ، این چریک شاعر، این ژنرال قلب‌ها، این سیاست‌مدار عاشق و این جمع تمام خوبی‌ها، تمام‌قد ایستادند، اشک ریختند، کلاه از سر برداشتند و پیمان بستند که استوارتر از گذشته برای دفاع از استقلال و آزادی ایران اسلامی تلاش کنند. همین.

---------------------
مهرداد حمزه
روزنامه نگار
--------------------
ایمیل مستقیم:   info@hamedanpress.irشماره پیامک:   500023370000
  برچسب ها: همدان‌پرس

همدان‌پرس

, شهیدسردارسلیمانی

شهیدسردارسلیمانی

نظر شما:
[ لطفاً از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید ]
نام: 
نظر شما: 
*
ایمیل: 
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
*       
 
 صفحه نخست | فرهنگ | مجلس | ورزش | حماسه | عکس | پیوندها | آرشیو | RSS
همدان پرس؛ رسانه آنلاین با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و متعلق به همدان پرس است و باز نشر مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است
info@hamedanpress.ir